10 آوریل 2019 | ارسال شده توسط Mordy Oberstein
اگر یک کاستی در حوزه سئو وجود داشته باشد، آن ناتوانی صنعت در برخی مواقع آموزش موثر است. اشتباه نکنید، صنعت سئو مملو از “آموزگاران” فوق العاده است و کار بزرگی در به اشتراک گذاری دانش انجام می دهد! با این حال، مواقعی وجود دارد که احساس میکنم نمیتوانیم مفاهیم پیچیده را به اطلاعات قابل هضم سادهسازی کنیم. شاید من به عنوان یک معلم سابق، این یک حیوان خانگی است، نمی دانم. چیزی که من می دانم این است که وقتی دنی سالیوان اخیراً سعی کرد تفاوت بین تطابق عصبی و RankBrain را توضیح دهد، ابتدا سرم را خاراندم. فکر کردم چرا باید اینقدر پیچیده باشد؟ آیا نمی توان تفاوت بین تطبیق عصبی و RankBrain را با ساختاری کاملاً ملموس و “داربستی” توضیح داد؟

حتما میتونه
درباره نویسنده
Mordy رابط رسمی جامعه SEO برای Wix است. موردی علیرغم وظایف متعدد و گسترده اش، هنوز خود را در درجه اول یک مربی سئو می داند. به همین دلیل است که او را به طور منظم در حال انتشار انواع تحقیقات و تحلیل های سئو اصلی می بینید!
منبع: https://www.rankranger.com/blog/neural-matching-rankbrain-difference
اگر به قطعه ویژه و حتی دومین نتیجه ارگانیک نگاه کنید، گوگل به وضوح متوجه می شود که درخواست من به حالت تهوع صبحگاهی اشاره دارد. من بیماری صبحگاهی را در کادر جستجو تایپ نکردم. اگر نگاه کنید، گوگل محتوایی را برای Featured Snippet استخراج کرده است که کلمه تهوع را ذکر نمی کند (اگرچه عنوان و H1 ذکر می کنند). اگر به دومین نتیجه ارگانیک نگاه کنید، باز هم در عنوان و در توضیحات هیچ اشاره ای به کلمه تهوع وجود ندارد… اگرچه گوگل به وضوح فهمید که من به بیماری صبحگاهی اشاره می کنم.
در جایی که تطبیق عصبی به Google کمک میکند تا ترکیبی را که در کادر جستجو وارد کردهاید به یک مفهوم رسمی و شناختهشده مرتبط کند، RankBrain به Google کمک میکند تا بداند چه نوع موضوعات یا «صفحههایی» به این پرسش/مفهوم مرتبط هستند.
باز هم، گوگل به وضوح توانست منظور من را “انتزاعی” کند قانون، راه رفتن با توپ، و بسکتبال. قطعه ویژه نشان داده شده در مورد قانون ممنوعیت “سفر کردن” با بسکتبال است. راه رفتن با یا حتی پیاده روی هرگز به کار گرفته نمی شود (همانطور که در دومین نتیجه آلی وجود دارد).

تطابق عصبی به صحنه می آید

زمانی که گوگل «اعلانهای بیستمین سالگرد» بزرگ خود را اعلام کرد، دنی سالیوان در توییتر توضیح داد که در ماههای قبل از سپتامبر، گوگل تطبیق عصبی را اتخاذ کرده بود.
در مثالی که دنی آورد، گوگل متوجه شد که یک رفتار خاص در رابطه با صفحه تلویزیون منعکس کننده یک موضوع خاص و شناخته شده است. تلویزیون “عجیب به نظر می رسد” یک “مترادف فوق العاده برای چیزی است که به عنوان اثر صابون اپرا شناخته می شود (که به طور خلاصه باعث می شود که حرکت در یک فیلم کمتر شبیه یک تولید با بودجه کلان باشد و بیشتر شبیه یک سریال صابون باشد). از نظر مفهومی، گوگل اکنون می تواند تعریف نادرست و مبهم را با زبان توصیفی و مفاهیم “در واژه” خاص مطابقت دهد. توانایی پیشرفته گوگل برای انجام مسابقات “انتزاعی”.
حالا بیایید دوباره صحبت های دنی در مورد RankBrain را در نظر بگیریم: “RankBrain به گوگل کمک می کند تا صفحات را بهتر با مفاهیم مرتبط کند” و “RankBrain یک سیستم مبتنی بر هوش مصنوعی است… تا بفهمد صفحات چگونه با مفاهیم مرتبط هستند.”
مدت کوتاهی پس از بهروزرسانی اصلی Google در ماه مارس 2019، «Search Liasion» گوگل، که بیشتر با نام دنی سالیوان شناخته میشود، به علاقه مجدد به «تطابق عصبی» موتور جستجو و تفاوت آن با RankBrain پاسخ داد. اما گیج نشوید، تطبیق عصبی گوگل کاملاً جدید نیست. در واقع، علاقه مجدد به جنبه هوش مصنوعی توسط بهروزرسانی هسته مارس 2019 ایجاد شد، زیرا برخی گمان میکردند که یک کالیبراسیون مجدد عصبی در پشت نوسانات افزایش یافته رتبه وجود دارد (که گوگل گفت: مورد نیست). در حقیقت، تطبیق عصبی برای اولین بار در سپتامبر 2018 به مکالمه SEO پیوست.

بیایید مثال دیگری را امتحان کنیم. در بازی بسکتبال باید مدام توپ را در حین حرکت با آن پرتاب کرد… به این میگن دریبل. عدم انجام آن را «سفر» می گویند و خلاف قوانین بازی است. در اینجا یک کلمه کلیدی وجود دارد که به راحتی نقض “سفر” را بدون ذکر آن توصیف می کند:
به عبارت دیگر، دو مرحله یا فرآیند وجود دارد یا هر طور که بخواهید این را مشخص کنید: تعیین مفهوم درون پرس و جو (تطبیق عصبی) و تعیین آنچه که به مفهوم مربوط می شود (RankBrain).
خوب، پس RankBrain کجا عکس را وارد می کند؟ من فکر کردم RankBrain “منطبق با قصد؟!” این کار را انجام می دهد اما در سطح وسیع تری. RankBrain آنچه را که در یک عبارت در نظر گرفته شده است با سایر اصطلاحات مطابقت نمی دهد (همانطور که در بالا نشان داده شد). در عوض، RankBrain به شناسایی اهداف یا بهتر بگوییم موضوعات مرتبط با یک اصطلاح یا عبارت خاص کمک می کند. به عبارت دیگر، اکنون که گوگل این را می داند
مدت، اصطلاح “الف” معادل اصطلاح “ب” است، اکنون باید مشخص کند که چه چیزی به صورت موضعی در این “اصطلاحات” گنجانده شده و بنابراین مربوط به این “اصطلاحات” است.
البته، تطبیق هدف کاربر با مفاهیم مرتبط/مشابه بسیار شبیه به RankBrain است. از این رو، تطابق عصبی چگونه متفاوت است؟
چگونه RankBrain با تطبیق عصبی متفاوت است – یک توضیح ساده
حداقل در حال حاضر، یک قطعه کوچک از پازل تجزیه و تحلیل قصد کمی واضح تر است. من برش میدارم!
هنگام توضیح تفاوت بین تطبیق عصبی و RankBrain، گوگل دنی سالیوان موارد زیر را گفت در 21 مارس:
به انگلیسی ساده Mordy چیست؟
در اینجا بالای SERP برای پرس و جو برای چرا من اینقدر حالت تهوع دارم اما فقط صبح:
RankBrain یک سیستم مبتنی بر هوش مصنوعی است که گوگل در سال 2016 شروع به استفاده از آن کرد تا بفهمد صفحات چگونه با مفاهیم مرتبط هستند. این بدان معنی است که ما میتوانیم صفحات مرتبط را حتی اگر حاوی کلمات دقیق استفاده شده در جستجو نباشند، بهتر برگردانیم، با درک اینکه صفحه مربوط به کلمات و مفاهیم دیگر است… تطبیق عصبی یک سیستم مبتنی بر هوش مصنوعی است که گوگل در سال 2018 شروع به استفاده از آن کرد. مترادف ها کلماتی هستند که ارتباط نزدیکی با کلمات دیگر دارند… به طور خلاصه: — RankBrain به گوگل کمک می کند تا صفحات را بهتر با مفاهیم مرتبط کند — تطبیق عصبی به گوگل کمک می کند تا کلمات را بهتر به جستجوها مرتبط کند.
این در واقع کمک می کند تا مسائل را کمی روشن کنید … بعد از اینکه حدود 100 بار آن را بخوانید. نه اینکه من دنی را سرزنش کنم. برعکس، برای توییتر… این خیلی خوب است. با این حال، این مکالمه ای است که باید فراتر از رشته ای از 280 کاراکتر باشد… زیرا من تقریباً مطمئن هستم که برای دانستن این که روش آموزشی محکمی نیست، نیازی به مدرک کارشناسی ارشد در آموزش ندارید!
عالی… ما ثابت کردیم که “پیاده روی با بسکتبال” مساوی است با “سفر”… فوق العاده! با این حال، چه چیزی در “مفهوم” سفر از منظر جستجو/کاربر گنجانده شده است؟ فرآیند تطبیق عصبی در این زمینه چیزی برای ارائه به ما ندارد. ما به چیز دیگری نیاز داریم که به ما بگوید وقتی کاربران برای «سفر» جستجو میکنند، نه تنها اطلاعاتی در مورد قانون میخواهند، بلکه میخواهند که چگونه بر بازی و حتی نحوه اجرای قانون تأثیر گذاشته است. RankBrain را وارد کنید.
صحبت کافی است… اینجا SERP کامل برای پرس و جو است قانون منع راه رفتن با بسکتبال:
می توانم بروم و توضیح دهم که تطبیق عصبی نسبت به RankBrain چه می کند. من حتی میتوانم از انواع زبانهای فانتزی، تزئینی و کاملاً زشت در هنگام انجام این کار استفاده کنم. با این حال، این همان مشکلی است که من در تلاش برای حل آن هستم. بنابراین، من به اصول اولیه باز می گردم… و از طریق مثال های گویا و واقعی، تفاوت را مدل سازی می کنم.
جاه طلبی است که بگوییم همه چیز در حال جمع شدن است، بنابراین من می گویم “بیشتر” در حال جمع شدن است. من مدتی است که از این بوق استفاده می کنم… عناصر هوش مصنوعی زیادی در Googleplex استفاده می شود، RankBrain تنها یکی از آنهاست. مدتی است که ما شاهد افزایش قابل توجهی در توانایی گوگل برای درک بهتر هدف “درونی” یک پرس و جو هستیم. از آنجایی که تطبیق عصبی از ماه ها قبل از افشای وجود گوگل در ماه نوامبر وجود داشته است، همه چیز منطقی است.
پس بیایید دوباره سوال را مطرح کنیم، اما این بار آن را به درستی انجام دهیم …. اچدقیقاً، به عبارت ساده و قابل درک، با حداقل یک مثال، آیا RankBrain با تطبیق عصبی متفاوت است؟
نقش های منحصر به فرد هر دو تطبیق عصبی و رتبه مغز
وجود دارد، آیا آنقدر پیچیده است؟
پازل دیگری برای یادگیری ماشین در جستجو
