انتقال تاثیر هوش مصنوعی بر سئو در سطح C


هوش مصنوعی به عنوان یکی از دگرگون‌کننده‌ترین و مخرب‌ترین نیروها در بازاریابی به‌عنوان یک صنعت در مدت زمان طولانی ظاهر شده است، که احتمالاً تأثیرگذارترین نیرو از زمان پذیرش گسترده اینترنت بوده است.

این به تکامل ادامه خواهد داد و جستجو را به عنوان یک عمل برای سالهای آینده تغییر خواهد داد.

در حالی که برندها روی پذیرش هوش مصنوعی در سطح سازمانی کار می کنند، مزایا و برنامه های کاربردی برای اکثر بخش های کسب و کار برای سطح C واضح است.

وقتی صحبت از سئو به میان می آید، فرصت ها و تهدیدها کمتر مشخص هستند.

به عنوان یک صنعت، ما هنوز در حال بررسی نحوه طبقه بندی ChatGPT (و سایر ابزارهای مدل زبان بزرگ) هستیم. آیا آنها موتورهای جستجو هستند یا موتورهای کشف؟

اگر ما تعاریف روشنی از آنچه در صنعت اتفاق می‌افتد نداشته باشیم، نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم که ذینفعان سطح C ما آن را درک کنند – و این می‌تواند باعث عدم اطمینان شود.

عناوین کافی پیرامون هوش مصنوعی از نشریات رایج مختلف وجود دارد که درک و قابلیت های کاربردی هوش مصنوعی بسته به میدان دید شما می تواند بسیار متفاوت باشد.

برای اینکه به بهترین وجه توضیح دهید و ارتباط برقرار کنید که ذینفعان C-suite شما چقدر باید نگران تاثیر هوش مصنوعی بر برنامه سئوی شما باشند، باید بتوانید آن را قابل ارتباط سازید.

این اغلب به تأثیر بالقوه بر ترافیک وب سایت (همه کانال ها) و تأثیر قابل اندازه گیری بر روی تبدیل (و ROI/CPA ناشی از کانال های خاص) مربوط می شود. اما همچنین شامل چگونگی تأثیر آن بر مخاطبان شما نیز می شود.

پذیرش هوش مصنوعی در مخاطبان شما

پیش از این، به نحوه ارزیابی فرصت ها و تهدیدات سئوی خود با هوش مصنوعی می پردازیم. بخش مهمی از این موضوع، درک این موضوع است که بازارهای هدف شما چگونه هوش مصنوعی را درک می‌کنند، برنامه‌ریزی آن‌ها برای استفاده از هوش مصنوعی در زندگی روزمره‌شان، و اینکه هوش مصنوعی چه فرصت‌هایی برای ورود یکپارچه به زندگی‌شان دارد.

بسته به بازارهای هدف شما، میزان پذیرش فعال هوش مصنوعی متفاوت است.

پذیرش هر فناوری جدید به توانایی آن در ارائه ارزش از طریق افزایش تجربه کاربر یا حل یک ناکارآمدی متکی است. برای انجام این کار، باید به ARC برسد:

  • قابلیت دسترسی
  • قابلیت اطمینان.
  • هزینه

تنها با دستیابی به این سه چیز در عین ارائه ارزش، یک فناوری جدید می تواند در بازار انبوه پذیرش شود.

بخوانید:   شناسایی فرصت های قطعه ویژه – سطح بعدی

جمعیت‌های مختلف هوش مصنوعی را با نرخ‌های متفاوتی اتخاذ می‌کنند.

با نگاهی به نظرسنجی‌ها و گزارش‌های مصرف‌کننده، می‌بینیم که Gen Z و Gen Alpha از هوش مصنوعی استقبال می‌کنند و فعالانه از پلتفرم‌هایی غیر از گوگل به عنوان اولین درگاه برای کشف اطلاعات و محتوا استفاده می‌کنند.

این توسط انتشار داده های اخیر توسط Ofcom پشتیبانی می شود (گزارش ملت آنلاین 2024) که مشخص کرد افراد 18 تا 24 ساله بالاترین پذیرش فناوری های هوش مصنوعی هستند.

گزارش شده است که از هر 4 نفر (27%) 1 نفر حداقل ماهانه از ChatGPT استفاده می کند و از هر 3 نفر از این بخش سنی 1 نفر از آن استفاده می کند.

نکته قابل توجه دیگر از این گزارش این است که مردان به احتمال زیاد هوش مصنوعی را اتخاذ می کنند، به طوری که 50 درصد از آنها از ابزارهای هوش مصنوعی استفاده می کنند، در حالی که تنها 33 درصد زنان.

نرخ پذیرش داستان کامل را بیان نمی کند.

موضوعات در کمتر از یک هفته به 100 میلیون کاربر رسید، اما مشکلات کیفیت باعث تقاضا و کاربران فعال روزانه (DAU) شده است. به طور قابل توجهی کاهش یابد.

یک عامل کلیدی در این موضوع، قابلیت‌های الگوریتم Threads برای بازگرداندن محتوای رضایت‌بخش و مرتبط به کاربران است، و همین چالش با ابزارهای LLM مانند ChatGPT مواجه است.

گزارش ملت آنلاین آفکام در سال 2024 نشان داد که تنها 1 نفر از هر 5 بزرگسال (18٪) اطلاعات ChatGPT را قابل اعتماد می دانستند، اما این میزان در میان بزرگسالان جوان به 33٪ افزایش یافت.

پذیرش غیرفعال هوش مصنوعی

ChatGPT و سایر ابزارهای LLM در زیر پرچم پذیرش فعال هوش مصنوعی قرار دارند. استفاده از این ابزارها یک پذیرش آگاهانه از هوش مصنوعی است، زیرا به طور تصادفی وارد Claude یا Perplexity نمی شوید.

به نظر من، “نرم شدن” بیشتر بازار انبوه و عادی سازی ابزارهای LLM و هوش مصنوعی در جریان اصلی از نقاط لمسی غیرفعال هوش مصنوعی حاصل می شود که مخاطبان هدف ما در معرض آن هستند.

این موارد شامل مواردی مانند:

  • ظاهر Google AI Overviews و Bing Generative Search اغلب به عنوان بخشی از استفاده معمول از اینترنت ظاهر می شود.
  • درخواست‌های اضافی برای استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی مانند آزمایش‌های مجازی.
  • تولیدکنندگان تلفن که ویژگی‌های مبتنی بر هوش مصنوعی مانند جمینی و جستجوی دایره‌ای را به عنوان نقاط فروش منحصر به فرد محصول (USP) تبلیغ می‌کنند.
  • ادغام هوش اپل.
  • دی جی هوش مصنوعی Spotify.
  • ادغام Meta AI در مجموعه محصولات آنها.
بخوانید:   کلمه کلیدی تمرکز چیست و چگونه یکی را انتخاب کنیم

این نقاط تماس غیرتهاجمی، به مرور زمان، نگرش نسبت به هوش مصنوعی را کاهش می‌دهند و اعتماد ایجاد می‌کنند و منجر به افزایش پذیرش در جاهای دیگر می‌شوند.

این بدان معنی است که ما باید بفهمیم که کاربران ما زمان خود را در کجا می گذرانند و در معرض احتمالی تعاملات غیرفعال هوش مصنوعی قرار دارند.

برای انجام این کار، باید بدانیم کدام کانال‌ها دارای مدت استفاده بالاتر از میانگین هستند، و این به ما کمک می‌کند تشخیص دهیم که مخاطبان ما در کدام پلتفرم‌ها بیش از حد ایندکس می‌کنند.

به عنوان مثال، موضوع “خط چشم” بیش از حد در فیس بوک و اینستاگرام و زیر ایندکس در ردیت و لینکدین، که همان الگوهای نمایه سازی کانال “آدیداس سامبا” است.

درک اینکه مخاطبان شما با کدام کانال‌هایی فعالانه درگیر هستند، همچنین به خرید از دیگر بازاریابان داخلی و آژانس‌هایی که کانال‌های غیرسئو را مدیریت می‌کنند، کمک می‌کند و به یک استراتژی ارتباطی یکپارچه مشترک نزدیک‌تر می‌شود.

این یک فرصت عالی برای خرید از سایر سهامداران بازاریابی است، اما اگر معیارهای موفقیت شما به معیارهایی مانند ترافیک ارگانیک قابل انتساب مستقیم بستگی دارد – این یک تهدید است.

سازگاری با کاربران AI-Origin

هوش مصنوعی فرصت‌ها را معرفی می‌کند، اما میله عملکرد کانال را نیز بالا می‌برد.

همانطور که قبلاً در مقاله ذکر شد، این به معنای درک بهتر محصول شما و اینکه کدام کانال ها مناسب هستند، علاوه بر قابل مشاهده بودن در جستجوی ارگانیک است.

یکی از راه هایی که می توانیم این کار را انجام دهیم، علاوه بر داده های ابزارهای شخص ثالث، استفاده از آن است مدل کانو. مدل کانو چارچوبی است که به طور سنتی برای دسته‌بندی و اولویت‌بندی نیازهای مشتری استفاده می‌شود و می‌تواند به طور موثر برای ارزیابی و افزایش تناسب کانال محصول در بازاریابی به کار رود.

برای بازاریابی مناسب کانال محصول، کانال (به عنوان مثال، ایمیل، رسانه های اجتماعی، سئو، تبلیغات پولی) را به عنوان یک «ویژگی» در نظر بگیرید و نشان دهید که چقدر انتظارات کاربر را برآورده می کند.

برای انطباق و دستیابی به مخاطبان هدف خود در حالی که آنها ابزارهای هوش مصنوعی یا ویژگی های محصول هوش مصنوعی را در ابزارهای موجود استفاده می کنند، ما به عنوان بازاریاب باید:

  • تغییر از کانال های گسترده به کانال های هدف محور: روی کانال هایی تمرکز کنید که با هدف مشتری همسو هستند، زیرا هوش مصنوعی توانایی خود را برای مطابقت با نیازهای مصرف کننده در زمان واقعی بهبود می بخشد.
  • از پلتفرم های AI-Native استقبال کنید: پلتفرم هایی مانند ChatGPT یا موتورهای اکتشافی مبتنی بر هوش مصنوعی به استراتژی های جدیدی برای ارائه محتوای متمرکز، مختصر و محاوره ای نیاز دارند.
بخوانید:   وبینار با جوی ترند – چگونه هوش مصنوعی می تواند عملکرد بازاریابی دیجیتال شما را متحول کند: پتانسیل و ریسک

نظارت بر ترافیک هوش مصنوعی

یکی دیگر از بخش های کلیدی ارتباط شما با LLM ها و چت ربات های هوش مصنوعی، ردیابی دقیق ترافیک هوش مصنوعی به وب سایت شما است.

این همچنین استراتژی های بازاریابی و انطباق شما را برای پاسخگویی به تغییر رفتارهای کاربر در بین مخاطبان هدف شما آگاه می کند.

ترافیک LLM ها را می توان به راحتی از طریق گزارش های Google Analytics 4 Explore یا از طریق Google Looker Studio نظارت کرد.

روش تقسیم‌بندی داده‌ها به هدف، چه کسی به دسترسی به داده‌ها و تا چه عمقی بستگی دارد.

ردیابی ترافیک LLM از طریق Looker Studio. تصویر از نویسنده، دسامبر 2024

گزارش‌های کاوش GA4 برای به‌روزرسانی‌های معمول، مانند گزارش‌های ماهانه، مؤثر هستند و دسترسی مستقیم به داده‌ها را از طریق حساب‌های Google Analytics به مشتریان ارائه می‌دهند.

Looker Studio دو رویکرد مجزا را ارائه می دهد. اولین مورد بر روی گزارش‌های دقیق و ویژه مشتری متمرکز است که داده‌های گرانول را ردیابی می‌کند، مانند صفحات فرود و رویدادهای ایجاد شده توسط ترافیک LLM، متناسب با نیازهای فردی.

دومی داشبورد نمای کلی سریع است که کمتر سفارشی شده است اما امکان پیمایش آسان از طریق حساب های GA4 را فراهم می کند و آن را برای تجزیه و تحلیل و نظارت موقت مفید می کند.

بازاریابان باید سازگار و همسو شوند

هوش مصنوعی بازاریابی را متحول می کند، فرصت ها و چالش های جدیدی را در تمام کانال های بازاریابی ارائه می دهد. برای انطباق، بازاریابان باید استراتژی‌ها را با رفتارهای در حال تکامل کاربر هماهنگ کنند و به وضوح تأثیر هوش مصنوعی بر ترافیک، تبدیل‌ها و تعامل مخاطبان را با C-suite و سهامداران تجاری گسترده‌تر ارتباط دهند.

با تمرکز بر ارتباطات واضح، اندازه‌گیری و تجسم‌های ساده، و انطباق استراتژیک فناوری‌های هوش مصنوعی در فرآیندهای موجود، برندها می‌توانند با موفقیت مسیریابی کنند و از فرصت‌های ارائه‌شده توسط هوش مصنوعی بهره ببرند و در عین حال عملکرد بازاریابی را متحول کنند و آینده را اثبات کنند.

منابع بیشتر:


تصویر ویژه: wenich_mit/Shutterstock


منبع: https://www.searchenginejournal.com/communicating-the-impact-of-ai-on-seo-to-c-level/534740/