
بروزرسانی: 26 خرداد 1404
چگونه دیجیتال مارک تجاری را تغییر داده است
این عصاره ویرایش شده از مارک دیجیتال توسط دانیل رولز © 2025 است و با مجوز Kogan Page Ltd.
اگر فقط می توانستید شخصیت شخصی را به شما بگویید که در مورد خودشان به شما می گویند ، ممکن است با درک بسیار کم عمق از آنها به پایان برسیم.
ما همچنین ممکن است در ایمان به شخصیتی که ساخته شده است مشکل داشته باشیم - و ممکن است ما شروع به زیر سوال بردن انگیزه های پشت آنچه آنها در مورد خودشان می گویند.
این دقیقاً وضعیت مارک تجاری است که از کانال های پخش مانند تلویزیون استفاده می کند.
شخصیتی مجسمه سازی شده است ، و سپس به ما گفته می شود که شخصیت چیست. ما نمی توانیم بحث کنیم ، با آنها درگیر شویم و شخصیت واقعی را درک کنیم.
با این حال ، رسانه های دیجیتال به این معنی است که مکالمه دیگر یک راه نیست. من می توانم به چالش بکشم ، سؤال کنم و تصویری واقعی از برند ایجاد کنم. من می توانم از طریق یک برند مجسمه ای ببینم و شروع به دیدن آن برای آنچه در واقع است.
این می تواند یک چیز ترسناک برای بسیاری از مارک های سنتی باشد. همچنین می تواند یک فرصت بزرگ باشد.
هوش مصنوعی و برند
هوش مصنوعی (AI) در ماهها و سالهای اخیر تأثیر عمیقی بر دنیای اطراف ما داشته است.
کارهایی که داستان های علمی تخیلی بوده اند ، یا حداقل انجام آن بسیار دشوار است ، مگر اینکه تخصص و منابع کافی داشته باشید ، اکنون با ابزارهای موجود در دسترس همه امکان پذیر است.
این ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی و کاربرد آنها می تواند تأثیر زیادی در برند دیجیتال ما بگذارد.
این می تواند به سادگی باشد که به ما فرصتی برای ایجاد یک تجربه کاربری بهتر با استفاده از یادگیری ماشین می دهد تا به ما در بهینه سازی یک تجربه وب سایت (به عنوان مثال ، با دادن محتوای شخصی که به طور خاص برای آنها سفارشی شده است) یا با ایجاد تصویری که از ما پیروی می کند ، بهینه کنیم. دستورالعمل های برند با استفاده از AI تولیدی.
با این حال ، فراتر از این ابزارهای هوش مصنوعی که به ما کمک می کنند تا کارآمدتر و مؤثرتر شویم ، خودمان را نیز با خطرات جدید و چالش های اخلاقی روبرو می کنیم.
بیایید یک مثال در دنیای واقعی بگیریم. با استفاده از یک ابزار کم هزینه مانند یازده آزمایشگاه، من می توانم یک عمق کاملاً قانع کننده از صدای خودم ایجاد کنم. سپس می توانم هر متنی را که می خواهم تایپ کنم و صدای Deepfake را برای خواندن آن متن بدست آورم.
صدا دقیقاً مثل من به نظر می رسد ، و من حتی می توانم چندین بار همان گفتار را ایجاد کنم ، و هر بار که کمی متفاوت به نظر می رسد و تا کنون کمی متفاوت است ، دقیقاً همانطور که اگر چندین بار همین چیز را بخوانم.
برای آزمایش کیفیت این صدا ، بخشی از من را جایگزین کردم که در پادکست بازاریابی دیجیتال صحبت می کنم ، که بیش از 150،000 شنونده دارد. هیچ کس متوجه نشده است.
بنابراین اگر خودم بتوانم خودم را عمیق کنم ، آیا دیگر لازم است که حتی دیگر پادکست ها را ضبط کنم؟ آیا لازم است به شنوندگان خود اطلاع دهم؟
از نظر قانونی ، من مجبور نیستم ، اما من از نظر اخلاقی پیشنهاد می کنم. اگر به شما اعتماد داشته باشم ، و ناگهان متوجه می شوم که بعد از مدتی گوش دادن به صدای شما ، که واقعاً شما نبودید ، به اعتماد من آسیب می رساند.
هوش مصنوعی به مارک های ما ابزارهای زیادی برای بهبود کارهایی که انجام می دهیم می دهد ، اما ما همچنین باید مراقب باشیم که چگونه و وقتی از این ابزارها استفاده می کنیم ، بنابراین به اعتماد به مارک های خود آسیب نمی رسانیم.
با توجه به تأثیر آن ممکن است هرگونه استفاده از هوش مصنوعی با توجه به تأثیر آن انجام شود.
جعبه صابون جهانی
اگر یک برند اساساً شخصیت چیزی باشد ، رسانه های دیجیتال به ما این توانایی و فرصت را می دهند تا شخصیت واقعی چیزی را درک کنیم.
سپس می توانیم از این درک استفاده کنیم تا ما را در فرایندهای تصمیم گیری راهنمایی کنیم.
این یک فرصت عالی از دیدگاه مشتری است.
به عنوان مثال ، این بدان معناست که به جای اینکه به مدت یک ساعت هنگام تماس تلفنی به یک مرکز تماس و انتخاب کمی برای تحمل آن بپردازیم ، اکنون می توانم مستقیم به یکی از بسیاری از کانال های رسانه های اجتماعی بروم و ناامیدی های خود را بسیار واضح و بسیار مشهود کنم بشر
من اکنون یک صابون جهانی با دسترسی به سایر مشتریان بالقوه در خارج از کشور دارم و می توانم برند یک سازمان جهانی را به گونه ای که قبلاً امکان پذیر نبود ، تأثیر بگذارم (یا حداقل ، فوق العاده دشوار بود).
این شکایت بسیار مشهود به بخشی از درک برند افراد دیگر (عادلانه یا نه) تبدیل می شود و ناگهان ، سالهای ساخت یک برند می تواند خیلی سریع کاهش یابد.
این یک محیط بسیار تغییر یافته برای فعالیت در مشاغل است - اگر آنها این تغییر را نادیده بگیرند ، می تواند منجر به مشکلات شود.
این توانایی درگیری و تحقیق در یک برند نیز می تواند از دیدگاه ساده تر مورد بررسی قرار گیرد.
شاید من در حال تحقیق در حال خرید یک ماشین یا یک سرویس B2B هستم. اکنون می توانم تحقیقات زیادی انجام دهم و تصمیم خود را قبل از صحبت با نمایندگی خودرو یا فروشنده خدمات اطلاع دهم.
وقتی این مرحله آخر را انجام می دهم ، من بسیار آگاه تر هستم و قبل از اینکه مستقیم با آنها درگیر شوم ، درک نسبتاً عمیق از برند ایجاد کرده ام.
در واقع ، از اطلاعاتی که من به صورت آنلاین از آن استفاده کردم ، ممکن است حتی از در نظر گرفتن مارک های خاص خودداری کنم.
این اطلاعات ممکن است در یک وب سایت شخص ثالث در قالب بررسی یا اظهار نظر از شخصی که هرگز ملاقات نکرده ام ، باشد ، اما ممکن است به صدای خود برند اعتماد کنم.
رسانه های اجتماعی شکست می خورند
این محیط در حال تغییر سریع و سرعت آهسته مشاغل برای سازگاری با آن ، داستان های فاجعه رسانه های اجتماعی را که روزانه به صورت آنلاین می بینیم ، هدایت می کند.
اکثر فاجعه رسانه های اجتماعی نشان دهنده عدم آگاهی از نحوه استفاده از یک کانال خاص رسانه های اجتماعی یا نشان دادن این عقیده است که این برند می تواند کانال را به نوعی دستکاری کند و از این نیاز به اصالت و شفافیت دور شود.
موضوع متداول دیگر این است که عدم درک نقش تغییر برند در این مکالمه دو طرفه.
معیارهای برند سنتی
به طور سنتی ، یک برند با پرسیدن سؤال و تلاش برای قضاوت در مورد آنچه شخصی در مورد یک برند فکر می کند ، اندازه گیری شده است و تلاش می کند تا در مورد فروش بالقوه چه معنایی داشته باشد.
طیف گسترده ای از روش های مختلف برای دیدن این موضوع وجود دارد ، اما به طور کلی ، ما به نوعی بررسی نمونه از مخاطبان خود را انجام می دهیم و می بینیم که نگرش آنها قبل و بعد از قرار گرفتن در معرض نوعی بازاریابی چیست.
این نظرسنجی طیف وسیعی از سؤالات را مطرح می کند ، و رویکردهای مختلف زیادی وجود دارد ، اما اساساً ، ما به دنبال پاسخ به سؤالات زیر هستیم:
- آیا از برند آگاه هستید؟
- آیا مارک را دوست دارید؟
- آیا قصد خرید برند را دارید؟
- اگر خریداری کرده اید ، قصد دارید دوباره این کار را انجام دهید؟
در اصل ، ما فرض می کنیم که اگر بتوانیم افراد بیشتری را برای پاسخ مثبت به هر یک از این سؤالات دریافت کنیم ، احتمالاً فروش بیشتری خواهیم داشت.
این هنوز هم می تواند یک فرآیند بسیار معتبر باشد ، اما تنها در صورتی که به طور مؤثر در یک رویکرد کلی ادغام شود.
جمع همه تجربیات
در اصل ، برندسازی دیجیتال شخصیت سازمان ، خدمات یا محصول ما است که توسط مجموع تجربیاتی که یک فرد با آن برند دارد ایجاد شده است.
این هنوز شامل مواردی مانند هویت بصری است ، اما اکنون شامل نقاط لمسی بسیار مهم و تأثیرگذارتر مانند تعامل رسانه های اجتماعی و بررسی های آنلاین نیز می شود.
آرم شما ممکن است شما را قابل تشخیص کند ، اما این برند کلی شماست که تصمیم می گیرد برای شما چه چیزی را به یاد می آورم.
برای خواندن کتاب کامل ، خوانندگان SEJ یک کد تخفیف 25 ٪ اختصاصی و حمل و نقل رایگان به ایالات متحده و انگلیس دارند. از کد تبلیغی استفاده کنید sej25 در koganpage.com اینجابشر
منابع بیشتر:
تصویر برجسته: رومی سامبورسکی/شاتترستاک
منبع: https://www.searchenginejournal.com/how-digital-has-changed-branding/537422/